loading...
از قافله مانده
محمود علیپور بازدید : 21 چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

با قايق گشت ميزديم. چند روز ي بود عراقيها را ه به را ه ، بهمون كمينميزدند. سر يك آ ب را ه، قايق حسين پيچيد رو به رويمان. ايستاديم و حا ل واحوال كرديم. پرسيد «چه خبر؟» حسين آقا، چند روز بود قايق مون خرا ب شده بود ، حالا كه درست شده ، مجبوريم صبح تاعصر يكسره گشت بزنيم ومراقب بچه ها باشيم. عصر كه ميشه، ميپريم پايين، صبحانه و ناهار و    شا م رو يك جا ميخوريم.» پرسيد «پس كي نماز ميخونيد». گفتم«همو ن عصري» گفت ،       « بيخود» بعد هم ، وادارمون كرد پياده شویم. هما نجا لب آ ب ايستاديم، نماز خوانديم.

(كتاب يادگاران خاطرات شهيد حسين خرازى ، خاطره22)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
حضرت امام راحل « ره » : همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزارعاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفاء آزادگان خواهد بود . خدا می داند که راه و رسم شهادت ، کور شدنی نیست و این ملت و آیندگان هستند که به راه شهیدان ، اقتدا خواهند کرد . شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب از نظر کیفی چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 70
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 85
  • بازدید ماه : 169
  • بازدید سال : 610
  • بازدید کلی : 5,351