loading...
از قافله مانده
محمود علیپور بازدید : 70 جمعه 07 شهریور 1393 نظرات (0)

1. مفهوم اخلاص‏

اخلاص به معني خالص كردن، ويژه كردن و ارادت صادق داشتن است. بر اين اساس، مخلص كسي است كه طاعات و عبادات خود را از هرگونه آلودگي و آميختگي به غير خدا خالص كرده، انگيزه‏اي جز تقرّب به درگاه خدا نداشته باشد. حضرت علي‏عليه السلام در اين باره فرموده: اَلْعِبادَةُ الْخالِصَةُ أَنْ لايَرْجُوَ الرَّجُلُ إِلّا رَبَّهُ، وَ لايَخافُ إِلا ذَنْبَه عبادت خالص آن است كه مرد جز به پروردگارش اميدوار نبوده و جز از گناه خويش نهراسد.

امام صادق‏ عليه السلام فرمود: لايَصيرُ الْعَبْدُ عَبْداً خالِصاً للَّهِ عَزَّوَجَلَّ حَتّي يَصيرَ الْمَدْحُ وَ الذَّمُّ عِنْدَهُ سَواءً... انسان، بنده خالص خداي بزرگ نمي‏شود تا اينكه ستايش و نكوهش (ديگران) در نظرش‏يكسان باشد.

 2. ارزش و اهميّت اخلاص‏

اخلاص، معيار قبولي طاعات و يكي از مقامات مقرّبان الهي است و خداوند متعال،بندگانش را به آن امر كرده، مي‏فرمايد: فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ غافر: خدا را بخوانيد، در حالي كه تنها براي او در دين اخلاص مي‏ورزيد، اگرچه كافران را ناخوش آيد.

علي عليه السلام فرمود: مَنْ لَمْ يَصْحَبِ الاِخْلاصُ عَمَلَهُ لَمْ يُقْبَلْ عمل هر كس كه با اخلاص همراه نباشد، قبول نمي‏شود. پيامبر اكرم‏ صلي الله عليه وآله فرمود: بِالاِخْلاصِ تَتَفاضَلُ مَراتِبُ الْمُؤمِنينَ درجات مؤمنان به وسيله اخلاص برتري مي‏يابد.

 3. راههاي كسب اخلاص

‏ در سخنان پيشوايان معصوم، راههايي براي رسيدن به اخلاص بيان شده كه به اختصارذكر مي‏كنيم: قطع طمع از غير خدا امام باقرعليه السلام در اين باره مي‏فرمايد: »بنده، پرستشگر واقعي خدا نمي‏شود، مگر آنكه از همه مخلوقات بريده و به او بپيوندد، آن‏گاه‏خداوند مي‏فرمايد: اين عمل خالص براي من است و به كرمش آن را مي‏پذيرد.«(725)

افزودن بر علم و يقين‏ علي ‏عليه السلام در اين باره فرمود: ثَمَرهَ الْعِلْمِ إِخْلاصُ الْعَمَلِ اخلاص عمل، ثمره و ميوه علم است. يعني هر چه آگاهي انسان از حقايق هستي بيشتر شود و به عظمت خالق و ناچيزي خودعلم پيدا كند، اخلاص او بيشتر مي‏شود و نيز فرمود: اِخْلاصُ الْعَمَلِ مِنْ قُوَّةِ الْيَقينِ... اخلاص عمل از قوت يقين است. كم كردن آرزوها اميرمؤمنان در اين زمينه فرمود: قَلِّلِ الاْمالَ تُخْلَصْ لَكَ الأَعْمالُ آرزوها را كم كن، تا اعمالت خالص گردد.

 4. آثار اخلاص‏

 اخلاص، آثار ارزنده‏اي در سعادت انسان دارد كه برخي از آنها به شرح زير است: تقرّب به خدا حضرت علي‏ عليه السلام در اين باره فرمود: تَقَرُّبُ الْعَبْدِ إِلي اللَّهِ سُبْحانَهُ بِإِخْلاصِ نِيَّتِهِ نزديك شدن بنده به خداي سبحان به سبب خالص كردن نيت اوست.

امدادهاي الهي‏ حضرت زهرا عليها السلام فرمود: مَنْ أَصْعَدَ إِلي‏اللَّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، أَهْبَطَاللَّهُ إِلَيْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ كسي كه عبادت خالصانه‏اش را به سوي خدا بالا بفرستد، خداوند بهترين مصلحتش را به سوي‏او فرو خواهد فرستاد.

 بصيرت و حكمت‏ رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود: ما أَخْلَصَ عَبْدُللَّهِ عَزَّوَجَلَّ أَرْبَعينَ صَباحاً إِلّا جَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلي لِسانِهِ هيچ بنده‏اي براي خدا چهل روز اخلاص نورزيد، مگر اينكه چشمه‏هاي حكمت از قلب او، برزبانش جاري گرديد. حضرت علي‏ عليه السلام فرمود: عِنْدَ تَحقيقِ الاِخْلاصِ تَسْتَنيرُ الْبَصائِرُ هنگام محقق شدن اخلاص، ديدگاهها نوراني مي‏شوند.

پيروزي و موفقيّت‏ حضرت علي‏عليه السلام در اين باره فرمود: في إِخْلاصِ النِّيَاتِ نَجاحُ الاُمُورِ موفقيت در كارها، به خالص كردن نيتهاست.

هيبت و شوكت‏ امام صادق‏عليه السلام در اين باره فرمود: إِنَّ الْمُؤمِنَ لَيَخْشَعُ لَهُ كُلُّ شَي‏ءٍ وَيَهابُهُ كُلُّ شَي‏ءٍ ثُمَّ قالَ: إِذا كانَ مُخْلِصاً للَّهِ أَخافَ‏اللَّهُ مِنْهُ كُلِّ شَي‏ءٍحَتّي هَوامِّ الأرْضر وَ سِباعِها وَطَيْرِ السَّماءِ همانا همه چيز براي مؤمن خشوع مي‏كند و او را بزرگ و باشكوه مي‏دارد. سپس فرمود: هرگاه‏مؤمن، مخلص خدا باشد خداوند همه چيز را از او مي‏ترساند حتي جنبندگان و درندگان زمين‏و پرندگان آسمان را.

جمع‏ بندي و نتيجه‏ گيري‏

 اخلاص به معناي انجام عبادت عاري از هرگونه شائبه براي خداوند است. - اخلاص معيار پذيرش طاعات و عبادات است و مقربان درگاه الهي از اين ويژگي‏برخوردارند. - اخلاص از راه قطع طمع از غيرخدا، كسب علم و حصول يقين، كاستن از آرزوها، پرهيزاز گناه و مبارزه با نفس قابل حصول است. - اخلاص دستاوردهاي نيكويي همچون تقرب به خدا، امدادهاي الهي، بصيرت،موفقيت، هيبت و شوكت، براي مؤمنان به همراه دارد.

منبع: کتاب انسان مطلوب (پژوهشکده تحقیقات اسلامی)

ذكر و ياد خداوند

 1. مفهوم ذكر ذكر به معناي ياد كردن خداوند است؛ و هنگامي سودمند است كه دوام داشته باشد. يعني‏اينكه انسان پيوسته يا بيشتر اوقات در ياد خدا باشد و با حضور قلب و فراغت دل و توجه‏كامل او را به زبان ياد كند.(714)

 2. فضيلت ذكر ذكر خداي متعال از بهترين و پاكيزه‏ترين اعمال است و در آيه‏هاي قرآن و روايات اسلامي‏فراوان به آن توصيه شده است. قرآن كريم مي‏فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِير(احزاب: 41) اي كساني كه ايمان آورده‏ايد، خدا را بسيار ياد كنيد. رسول خداصلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: اِعْلَمُوا اَنَّ خَيْرَ اَعْمالِكُمْ عِنْدَ مَليكِكُمْ وَ اَزْكاها وَ اَرْفَعَها في دَرَجاتِكُمْ وَ خَيْرَ ما طَلَعَتْ عَلَيْهِ‏الشَّمْسُ، ذِكْرُاللَّهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالي فَاِنَّهُ خَيْرَ عَنْ نَفْسِهِ فَقالَ اَنَا جَليسُ مَنْ ذَكَرَني.(715) بدانيد كه بهترين اعمالِ شما نزد خداوند و پاكيزه‏ترين و فزاينده‏ترين آنها و درجات شما وبهترين چيزي كه آفتاب بر آن تابيده، )ذكر خداي سبحان( است؛ زيرا خداي تعالي از خودش‏خبر داده و فرموده است: من همنشين كسي هستم كه مرا ياد كند. اميرمؤمنان ‏عليه السلام مي‏فرمايد: ذِكْرُاللَّهِ سَجِيَّةُ كُلِّ مُحْسِنٍ وَ شيمَةُ كُلِّ مُؤْمِنٍ.(716) ياد خدا خصلت هر نيكوكار و خوي هر مؤمني است.

 3. حقيقت ذكر حضرت صادق ‏عليه السلام مي‏فرمايد: از مهم‏ترين چيزهايي كه خدا بر بندگانش لازم فرموده ذكر در همه حال است؛ ولي منظور من سُبْحانَ‏اللَّهِ وَالْحَمْدُللَّهِ وَلااِلهَ اِلااللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَر نيست - گرچه اين‏ها هم ذكر است. بلكه مقصود به‏ياد داشتن خدا هنگام اطاعت و معصيت است.(717) همچنين آن حضرت از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل كرده كه فرمود: هر كس كه اوامر خدا را اطاعت نمود و از گناهان پرهيز كرد، همانا او ذاكر خداست، گرچه نماز وروزه (مستحبي) و قرائت قرآنِ او اندك باشد و هر كس كه معصيت و نافرماني خدا نمايد، خدا رافراموش كرده، گرچه نماز و روزه و تلاوت قرآن او بيش از حد معمول بوده باشد.(718)

 4. موانع ذكر آيات قرآني و روايات اسلامي، موانعي چند را برشمرده‏اند كه انسان را از ياد خدا بازمي‏دارند؛ دوستان گمراه و هوسراني از مهم‏ترين اين مواضع ‏اند:

 1. شيطان‏ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ(مجادله: 19) شيطان بر آنان سلطه يافت و ياد خدا را از ايشان گرفت. و نيز: إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ... (مائده: 91)

 2. دوستان گمراه‏ قرآن كريم اعتراف ساكنان جهنم را بازگو مي‏كند كه مي‏گويند: يَا وَيْلَتَي‏ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِيلاً * لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي(فرقان: 28 و 29) واي بر من! كاش فلاني را دوست نمي‏گرفتم، او مرا از ذكر بازداشت پس از آنكه به سراغم آمد.

 3. پيروي از هواي نفس‏ حضرت علي ‏عليه السلام فرمود: لَيْسَ فِي الْمَعاصي اَشَدُّ مِنِ اتِّباعِ الشَّهْوَةِ، فَلا تُطيعُوها فَيَشْغَلَكُمْ عَن ذكراللَّهِ.(719) در ميان گناهان چيزي سخت‏تر از پيروي شهوت نيست. بنابراين، از آن پيروي نكنيد كه شمارا از ]ياد[ خدا بازمي‏دارد. يكي از شهوات و خواسته‏هاي نفس، نگاه كردن به نامحرمان است. چشم‏چراني دل رامي‏ميراند و از ذكر خدا مانع مي‏شود. نيز آن حضرت فرموده است: لَيْسَ فِي البدنِ اَقَلُّ شُكْراً مِنَ الْعَيْنِ، فَلا تُعْطُوها سُؤلَها فَتَشْغَلَكُمْ عَنْ ذِكْرِاللَّه. در ميان اندام(بدن، عضوي)كم‏سپاس‏تر از چشم نيست. بنابراين خواسته‏هايش را به او عطانكنيد كه شما را از ذكر خدا باز مي‏دارد!

 ۴. نكوهش ترك ذكر خدا قرآن كريم رويگرداني از ياد خدا را سخت نكوهش كرده مي‏فرمايد: فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِن ذِكْرِ اللَّهِ(زمر: 22) واي بر سخت‏دلاني كه ياد خدا در دل‏هاشان راه ندارد! كسي كه از ياد خدا روي برتابد، باظنش كور گشته، آيات و جلوه‏هاي الهي را نمي‏بيند؛زندگي او بي‏فروغ مي‏گردد و در بن‏بست‏هاي زندگي پناهگاهي نمي‏يابد. آن كوري باطن وفراموشي آيات و مظاهر جمال و جلال الهي در روز قيامت نيز تجسّم پيدا مي‏كند. قرآن كريم ‏مي‏فرمايد: مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَي‏(طه: 124) هر كس از ياد من روي بگرداند، زندگي‏اش تنگ شود و در روز قيامت نابينا محشورش سازيم. و مي‏فرمايد: أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ(حديد: 16) آيا مؤمنان را وقت آن نرسيده كه دلهايشان در برابر خدا نرم (و فروتن) شود؟

جمع‏بندي و نتيجه‏ گيري‏ 

 ذكر به معناي ياد پيوسته خداوند و نيز يادآوري ايام الهي و سرگذشت اولياي الهي وبندگان صالح اوست. - ذكر خداوند از پاكيزه‏ترين اعمال است و در قرآن كريم و روايات فراوان به آن سفارش‏شده است. - ذاكر حقيقي كسي است كه اوامر الهي را اطاعت كند و از گناه دوري جويد. - ذكر هم جنبه زباني دارد و هم جنبه قلبي. - شيطان، دوستان گمراه و هواي نفس سه عاملي هستند كه پيروي از آنها مانع ياد خدا مي‏شود.

محبّت و عشق

 محبّت و عشق ورزيدن به خداوند يكي از آثار عبادت و يقين، محبت و عشق به خداست؛ زيرا تا انسان به چيزي معرفت پيدانكند بدان عشق و محبت نمي‏ورزد. وقتي كه بنده، محبوب حقيقي را شناخت و دريافت كه‏تنها او سزاوار بندگي و پرستش است، به عبادتش مي‏پردازد و به اصطلاح از توحيد در ذات به‏توحيد در عبادت مي‏رسد، زيرا بر اثر شناخت، شوق و رغبت به سوي خدا و نيز پيروي ازدستورات او در انسان ايجاد مي‏گردد، و اين موجب اطاعت و بندگي او مي‏شود، چنانكه قرآن‏ مي‏فرمايد: سخنان پاكيزه به سوي او (خدا) بالا مي‏رود، و عمل صالح آن را بالا مي‏برد.

انسان مؤمن بر اثر استمرار عبادت و بندگي چنان غرق در محبت و عشق خدا مي‏گردد، وشعله‏هاي سركش عشق الهي درونش را مشتعل مي‏سازد كه از توحيد در ذات و عبادت، به‏توحيد در محبت مي‏رسد، و در زمره كساني قرار مي‏گيرد كه خداوند درباره آنها چنين‏فرمود: آنان كه ايمان آورده‏اند شديدترين محبت(و عشق) را به خدا دارند. اكسير عشق و محبت از چنان اهميت و ارزشي برخوردار است، كه رسول اكرم‏ صلي الله عليه وآله دردعايش آن را طلب كرده، مي‏فرمود: اَللّهُمَّ ارْزُقْني حُبَّكَ وَ حُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ وَ حُبَّ ما يُقَرِّبُني اِلي حُبِّكَ وَاجْعَلْ حُبِّكَ اَحَبَّ اِلَي مِنَ‏الْماءِ الْبارِدِ(۱) پروردگارا! دوستي خودت و دوستي كسي كه تو را دوست دارد، و دوستي عملي كه موجب‏دستيابي به محبت تو مي‏شود، روزي من گردان، و دوستي خود را در نظر و ذائقه من از آبِ‏خنك لذيذتر و عزيزتر قرار ده.

نقل شده است كه شعيب پيامبرعليه السلام بر اثر عشق و محبت خدا آن قدر گريست كه ديدگانش ‏نابينا شد و خداي متعال نور چشمانش را بازگرداند. دوباره آن قدر گريست كه چشمانش‏بي‏فروغ شد باز خداوند چشمانش را بينا ساخت. تا چهار با اين كار تكرار شد. سپس خداوندخطاب به وي فرمود: اي بنده‏ام شعيب! تا كي به اين كار ادامه مي‏دهي؟ اگر از ترس آتش جهنم مي‏نالي، تو را ايمن‏مي‏گردانم، و اگر مشتاق بهشتي آن را به تو ارزاني مي‏دارم. عرض كرد: اي آقاي من! مي‏داني كه از ترس آتشت نمي‏نالم و از اشتياق بهشت نمي‏گريم، بلكه اكسيرمحبت و عشقت دلم را ربوده و صبر و طاقتم را برده و شكيبايي ندارم، مگر به وصال تو نايل آيم. آن‏گاه خداي متعال بدو فرمود: اكنون كه براي وصال من مي‏گريي، موسي‏بن عمران، كليم خود را به خدمت تو مي‏گمارم!(۲)

جمع‏بندي و نتيجه‏گيري‏

 از آثار عبادت همراه با يقين، محبت و عشق به خداوند است. - انسان مؤمن، بيش‏ترين عشق را نسبت به خدا مي‏ورزد. - پيامبران الهي سخت جوياي عشق الهي بودند و در اين راه مشقت‏هاي فراواني رامتحمل مي‏گشتند.

 ۱) اخلاق حسنه، ملامحسن فيض كاشاني، ترجمه محمدباقر ساعدي، ص 205، انتشارات پيام آزادي، تهران.

 ۲) همان، ص 208 - 207. 

 صله ارحام

در قرآن و سنت یکی از سنتهای شایسته، که در اسلام بسیار مورد توجه است و در ماه مبارک رمضان (1) و ایام نوروز رونقی خاص دارد، صله ارحام و دید و بازدید اقوام و آشنایان است.

عزت و قدرت و پیروزی یک ملت در سایه وحدت و همدلی است. پیوند با خویشان و انس و الفت با آنها منشا بیشتر همبستگی هاست. ایام نوروز، با تعطیل شدن اکثر مشاغل و اداره ها، فرصت خوبی برای دید و بازدیدهای فامیلی و گرم کردن این کانون وحدت فراهم می آید.

صله ارحام در قرآن خداوند ما را به صله ارحام بسیار سفارش کرده است. در قرآن کریم می خوانیم: «... واتقوا الله الذی تساءلون به والارحام ان الله کان علیکم رقیبا» (2) و بترسید از خدایی که به نام او از یکدیگر می پرسید.(همگی به عظمت او اعتراف می کنید و هرگاه می خواهید از یکدیگرچیزی بپرسید و بگیرید، نام مقدس او را مطرح می کنید و می گوییدتو را به خدا ...) و از خویشاوندان بهراسید. (که مبادا قطع رابطه کنید) همانا خداوند رقیب (و مراقب) شماست. (3)

«والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون الحساب... اولئک لهم عقبی الدار» (4) (عاقلان کسانی هستند) که آنچه خداوند متعال امر به پیوند آن کرده (مانند صله رحم و دوستی پدر و مادر و محبت اهل ایمان) اطاعت می کنند و از خدا می ترسندو از سختی هنگام حساب می اندیشند ... اینها در عاقبت جایگاهی نیکو دارند.

 «فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله فآصمهم و اعمی ابصار هم » (5) آیا شما(منافقان) اگر از فرمان خدا و اطاعت قرآن روی بگردانید، یا درزمین فساد و قطع رحم کنید، بازهم امید (نجات) دارید. همین منافقان هستند که خدا آنها را لعن کرده، گوش و چشمشان را کر وکور گردانیده است.

صله ارحام در روایات آنچه از آیات و روایات استفاده می شود، این است که صله ارحام واجب است و قطع آن از گناهان بزرگ شمرده می شود. قرآن در موارد مختلف، قاطع رحم را ملعون و از رحمت الهی دورشمرده است. امام سجاد(ع) فرمود: «... از همنشینی با کسی که از خویشانش بریده است بپرهیز.» چنانکه من یافتم چنین فردی درسه جای قرآن مورد لعنت واقع شده است: 1- سوره بقره، آیه 25 ... 2- سوره رعد، آیه 26... 3- سوره محمد، آیات 24 و 25 ... (6)

امام صادق(ع) فرمود: از «خالقه » (7) بپرهیزید; زیرا انسان رانابود می سازد.راوی پرسید: «خالقه » چیست؟ امام فرمود: قطع رحم. (8)

امام باقر(ع) می فرماید: رسول خدا(ص)فرمود: به حاضران و غایبان امتم و کسانی که هنوز به دنیانیامده اند تا روز قیامت، سفارش می کنم با خویشان خود بپیوندند،هرچند میان ایشان به اندازه یک سال راه رفتن فاصله باشد.همانا صله ارحام از اموری است که خدای متعال آن را بخشی ازدین قرار داده است. (9)

طلحه بن زید از امام صادق(ع) چنین نقل کرده است: مردی از قبیله «خثعم »خدمت رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: برترین چیز در اسلام چیست؟ فرمود: ایمان به خداوند. پرسید: بعد از آن چیست؟ پاسخ داد: صله رحم. عرض کرد: بعد از آن چیست؟ فرمود: امر به معروف و نهی از منکر. پرسید: مبغوض ترین اعمال نزد خداوند کدام است ؟ پاسخ داد: برای خدا شریک قرار دادن. عرض کرد: پس از آن کدام است؟ فرمود: گسستن از خویشاوندان. پرسید: پس از آن چیست؟ پاسخ داد: به بدیها دستور دادن و از خوبیها نهی کردن. (10)

ارزش پیوند با خویشان پیامبراکرم(ص) فرمود: کسی که با جان و مال در راه صله رحم اقدام می کند، خداوند متعال اجر صد شهید در نامه اعمالش می نویسد. و در برابر هر قدمی که در این راه بر می دارد، چهل هزار حسنه برایش ثبت می کند و چهل هزار گناه از او محومی گرداند و او را چهل هزار درجه بالا برد; و مانند این است که صد سال با صبر و استقامت خدای را بندگی کرده است. (11)

پیامبراکرم(ص) فرمود: ثواب صدقه ده برابر است. و قرض هجده برابر وارتباط با برادران دینی بیست برابر و پیوند با خویشان بیست وچهار برابر. (12)

علی بن ابی حمزه که از اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) است می گوید: از امام(ع) پرسیدم: مردی از سوی پدر ومادر و اقوام حج عمره و نماز و روزه به جای می آورد و صدقه می دهد. حکم آن چیست؟ امام(ع) فرمود: اشکالی ندارد. بلکه درقبال این اعمالی که برای آنها انجام می دهد، دو پاداش دریافت می کند.

 1- پاداش اعمالی که برای آنها انجام داده.

 2- پاداش صله رحمی که به این وسیله تحقق بخشیده است.

شناختن ارحام پرسش اصلی در این بحث این است: ارحام و اقوام چه کسانی هستند;پیوند با آنها چگونه بر قرار می شود; و قطع رحم با چه کاری تحقق می یابد؟ در مرحله بعد باید تحقیق کرد که وظیفه ما در برابر برخی ازاقوام چیست؟

در شرع مقدس اسلام معنای خاصی برای «ارحام » ذکرنشده و مراد از «ارحام » معنای «عرفی » (14) آن است; یعنی مطلق نزدیکان و بستگان. بنابراین خویشاوندان پدری و مادری را هرچندبا چند واسطه باشد، شامل می شود و فرزندان و خویشان آنها رانیز در بر می گیرد. (15)

برقراری پیوند در اسلام برای چیزهایی که سبب پیوند با خویشان می گردد، حد خاصی تعیین نشده; بلکه به فهم عمومی بستگی دارد. در عادات و سنتهای مردم نزدیک یا دور بودن بستگان تفاوت دارد. ممکن است عملی نسبت به یکی از نزدیکان پیوند به شمار آید، اما نسبت به دیگری که نزدیکتر است، قطع رابطه باشد. در موارد تردید، باید جانب احتیاط را مراعات کرد تا مبادا مرتکب گناه کبیره قطع رحم شویم. پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: «پیوند با خویشان را حفظکنید، هرچند با سلام کردن باشد.» (16)

کمترین چیزی که به وسیله آن این پیوند بر قرار می شود، رفت و آمد و سلام کردن است. اما دربعضی از موارد اکتفا به این مقدار کافی نیست; برای مثال اگریکی از اقوام فقیر باشد و دیگری ثروتمند، صله رحم به وسیله کمک های مالی و دفع ضرر از آنها تحقق می یابد; و اگر هیچ توجهی به مشکلات اقوام نداشته باشد; قطع رحم کرده است. در نتیجه تحقق صله رحم به اوضاع و احوال و موقعیت و زمان بستگی دارد. هدیه دادن، دلجویی کردن، دید و باز دید، خود داری از آزار، تمسخر وتحقیر نکردن، عیادت هنگام بیماری، شرکت در مجالس شادی و غم،پذیرفتن دعوت در اعیاد و میهمانیها و هر کاری که سبب می شودمردم بگویند اینان ارتباط خانوادگی شایسته ای دارند، سبب تحقق صله رحم است. قهر کردن، جواب سلام ندادن، ترش رویی، شرکت نکردن در محافل،کمک نکردن در گرفتاریها، گله های نا به جا و امثال آن به قطع رحم و گسستن پیوند می انجامد.

امام صادق(ع) می فرماید: پیوند باخویشان را هر چند با دادن ظرفی آب، حفظ کن. برترین چیزی که این پیوند را نگه می دارد، خود داری از آزار بستگان است. صله رحم مرگ را به تاءخیر می اندازد. محبوبیت به وجود می آورد. (17)

نیکی به خویشان در مقابل بدی آنها چنانچه بعضی از اقوام قطع رابطه کنند، باز هم جدا شدن و قطع ارتباط با آنها جایز نیست. امیرمومنان(ع) می فرماید: «صلوا ارحامکم و ان قطعوکم » (18)

با ارحام ارتباط داشته باشید،هرچند آنها از شما بریده باشند. مردی در محضر امام صادق(ع) از بستگانش شکوه کرد. حضرت فرمود:خشم خود را فرو ببر. (و به آنها نیکی کن) عرض کرد: آنها با من چنین و چنان می کنند. (و رعایت حالم را نمی کنند) حضرت فرمود:آیا توهم می خواهی مثل آنها قطع رحم کنی و به آنها احسان نکنی؟! اگر چنین کنی، خداوند متعال (در دنیا و آخرت) نظرلطفش را از شما بر می دارد. (19)

داود رقی می گوید: خدمت امام صادق(ع)نشسته بودم. ناگاه فرمود: ای داود، روز پنج شنبه که اعمال شما(شیعیان) بر من عرضه شد، در میان کارهای تو عملی مرا خوشحال کرد و آن این بود که تو نسبت به پسرعمویت صله رحم انجام دادی. همانا این پیوند تو، در برابر قطع ارتباط او، سبب نزدیک شدن مرگ اوست. داود رقی می گوید: پسر عمویی داشتم که معاند و خبیث بود. متوجه شدم در گرفتاری و پریشانی است. پیش از آنکه به سوی مکه حرکت کنم، مقداری پول برایش فرستادم تا زندگی اش تاءمین شود. چون به مدینه آمدم، امام صادق(ع) این چنین مرا با خبرساخت. (20)

آثار صله رحم

پیامبر گرامی اسلام(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام) برای صله رحم آثار و فواید بسیار ذکر کرده اند. بخشی از آن عبارت است از:

 1- محبوبیت نزد خداوند.

 2- بهره مند شدن از پشتیبانی خداوند.

 3- افزایش روزی.

 4- طول عمر.

 5- ورود به بهشت.

 6- برطرف شدن فقر و بیچارگی.

 7- آباد شدن شهرها.

 8- آسان شدن حساب در قیامت و پاک شدن از گناه.

 9- نجات از مرگهای ناهنجار.

 10- محبوبیت در خانواده و...;

بعضی از روایاتی که در آنها به این آثار اشاره شده چنین است:

1- پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: هر کس برای من یک چیز راضمانت کند من برای او چهار چیز را ضمانت خواهم کرد. صله رحم انجام دهد. خداوند او را دوست دارد; روزی اش را توسعه می دهد;عمرش را طولانی می سازد و او را در بهشتی که وعده داده واردمی کند. (21)

 2 -پیامبراسلام(ص) فرمود: صله رحم شهرها را آباد می سازد وعمرها را طولانی می کند، هر چند اهلش از نیکان نباشند. (22)

 3- عبدالله بن طلحه می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: شخصی خدمت پیامبراکرم(ص) آمد و عرض کرد: خویشانی دارم که من با آنها ارتباط دارم، ولی آنها مرا می آزارند; قصد دارم ازآنها جدا شوم. حضرت فرمود: هرکس تو را محروم ساخت، تو او را محروم نکن; هرکس از تو برید و جدا شد، تو با او قطع رابطه نکن و هرکس به توستم کرد، عفوش کن. اگر چنین کردی، خداوند عزوجل پشتیبانت خواهد بود. (23)

امام صادق(ع) فرمود: صله رحم، خلق را نیکو، آدم را سخاوتمند و نفس را پاکیزه می سازد. (24) آن حضرت همچنین فرمود: صله رحم، مرگ را به تاءخیر می اندازد; سبب دوستی درخانواده می گردد; حساب قیامت راآسان می کند و از گناهان آدمی می کاهد. پس با خویشان خود پیوندبر قرار کنید و به برادرانتان نیکی کنید، هرچند با خوب سلام کردن و جواب سلام دادن باشد. (25)

پی نوشتها: 1- پیامبر اکرم (ص) در جمعه آخر ماه شعبان در خطبه معروف خویش فرمود:«... و صلوا ارحامکم » با خویشان خود پیوند برقرار سازید.

 2- سوره نساء، آیه 1.

 3- تفسیر نور، محسن قرائتی، ج 2، ص 273.

 4- سوره رعد، آیه 21 و 22.

 5- سوره محمد، آیه 22 و 23.

 6- گناهان کبیره، شهید دستغیب، ج 1، ص 157، ترجمه اصول کافی، ج 4، ص 455

 7- خالقه از ریشه « خلق » به معنای کندن یا از ریشه برکندن است.

 8- ترجمه اصول کافی، ج 4، ص 46.

 9- گناهان کبیره، ج 1، ص 164، اصول کافی، ج 2، ص 120.

 10- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 11، ص 396، حدیث 11.

 11- وسائل الشیعه، ج 6، ص 286، صلة الرحم و قطیعتها، سید حسن طاهری خرم آبادی، ص 79.

 12- وسائل الشیعه، ج 11، ص 546.

 13- صلة الرحم و قطیعتها، سید حسن طاهری خرم آبادی، ص 44.

 14- عرفی، یعنی فهم عمومی و عرف یعنی مردم، یا عموم مردم، یا فهم عموم مردم.

 15- جمعی از علما و فقهای بزرگوار چون شیخ طوسی(ره) در کتاب خلاف و مبسوط و ابن ادریس در سرائر، علامه مجلسی در بحار الانوار و... این نظریه را اختیار کرده اند. شهید ثانی( زین الدین الجبعی العاملی 911 - 965 ه ق) می فرماید: اصحاب در اینکه مراد از قرابت و ارحام چه کسانی است؟ نظرهای مختلفی دارند. چون در شناخت آن نص و روایت خاصی وارد نشده است، ولی اکثر اصحاب معتقدند که شناخت ارحام و اقارب بستگی به نظر عرف دارد.( صلة الرحم و قطیعتها، ص 85)

 16- بحار الانوار، ج 74، ص 111.

 17- صلة الرحم و قطیعتها، ص 48.

 18- وسائل الشیعه، ج 11، ص 175.

 19-ترجمه اصول کافی، ج 4، ص 48.

 20- بحار الانوار، ج 74، ص 93.

 21- همان، ص 94.

 22- همان.

 23- همان، ص 100.

 24- همان، ص 114.

 25- همان، ص 94. 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
حضرت امام راحل « ره » : همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزارعاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفاء آزادگان خواهد بود . خدا می داند که راه و رسم شهادت ، کور شدنی نیست و این ملت و آیندگان هستند که به راه شهیدان ، اقتدا خواهند کرد . شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب از نظر کیفی چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 103
  • بازدید سال : 544
  • بازدید کلی : 5,285