در كمال حلم و بردبارى مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد تقى بافقى يكى از علماى بزرگ و صاحب كرامات، در امر به معروف و نهى از منكر بسيار سخت گير و باشجاعت و بى باك بود. چنانكه در يكى از حمام ها ديد سرهنگى ريش خود را مى تراشد؛ نزديك آمده به او گفت: مگر تو نمى دانى كه در اسلام ريش تراشى حرام و گناه است؛ چگونه به اين گناه اقدام میكنى؟سرهنگ از جرأت و اهانت ايشان عصبانى شده؛ كشيده اى به صورت شيخ زد و گفت به تو چه من ريشم را مى تراشم؟ شيخ با كمال خونسردى مانند يك پدر دلسوز كه فرزندش را نصيحت كند؛ طرف ديگرصورتش را به سمت او گرفت و فرمود: يك كشيده هم به اين طرف صورتم بزن؛ ولى خواهش مى كنم ريشت را نتراش!.سرهنگ ازمشاهده اين حلم و موعظه خيرخواهانه از عمل خود پشيمان شده ازسلمانى حمام، سؤال كرد؛ اين آقا كيست؟ سلمانى گفت: اين آقا شيخ محمد تقى بافقى است. سرهنگ چون شيخ را شناخت؛ بيشترناراحت شد. آمد و دست آقا را بوسيد و عذر خواهى كرد و بعد به دست ايشان توبه كرد.بالاخره از نفس پاك شيخ عاقبت به خير شد. مرحوم شيخ محمد تقى بافقى در تمام شهر قم، ريش تراشى را قدغن كرد و از سلمانى هاى قم تعهد گرفته بود كه ريش نتراشند. (مردان علم در ميدان عمل، جلد يك، اثر سيد نعمت الله حسينى)
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
مطالب از نظر کیفی چگونه است؟
آمار سایت