loading...
از قافله مانده
محمود علیپور بازدید : 22 سه شنبه 06 خرداد 1393 نظرات (0)

 روزی سقراط در کنار دریا راه می‌رفت که نوجوانی نزد او آمد گفت: استاد می‌شود بگویید بزرگ‌ترین حکمت چیست؟ سقراط از نوجوان خواست وارد آب شود نوجوان این کار را کرد. سقراط با حرکتی سریع ، سر نوجوان را زیر آب برد و همان جا نگه داشت طوری که نوجوان شروع به دست پا زدن کرد. سقراط سر او را مدتی زیر آب نگه داشت و سپس رهایش کرد. نوجوان وحشت‌زده از آب بیرون آمد و با تمام قدرتش نفس‌کشید او که از این کار سقراط عصبانی شده بود، با اعتراض گفت: استاد من از شما در مورد حکمت سوال می‌کنم شما می‌خواهید مرا خفه کنید؟ سقراط دست نوازشی بر سراو کشید گفت: "فرزندم حکمت همان نفس عمیقی است که کشیدی تا زنده بمانی هر وقت معنی آن نفس حیات‌بخش را فهمیدی ، معنی حکمت را هم می‌فهمی!"

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
حضرت امام راحل « ره » : همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزارعاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفاء آزادگان خواهد بود . خدا می داند که راه و رسم شهادت ، کور شدنی نیست و این ملت و آیندگان هستند که به راه شهیدان ، اقتدا خواهند کرد . شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    مطالب از نظر کیفی چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 81
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 51
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 66
  • بازدید ماه : 150
  • بازدید سال : 591
  • بازدید کلی : 5,332