یکی از برنامه های جالبی که در حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد مقدس برقرار است . جلسات و حلقه های معرفتی است که در مدرسه پریزاد(جنب پله های ورودی زیرزمین و روبروی دارالقرآن حرم ) برگزار می گردد . یک بار که به جلسه رفته بودم ، جوانی در آنجا صحبت می کرد که تازه شیعه شده بود و دو چیز را دلیل شیعه شدن خود برشمرد.
1) می گفت : برایم جای سئوال داشت که چرا علمای ما هر چه پیرتر می شوند، زشت وکریه المنظر می شوند ، اما علمای شیعه نورانی و عاقبت به خیر می شوند؟
امام خمینی(ره)
امام خامنه ای
آیت الله بهجت(ره)
آیت الله سیستانی
آیت الله نوری همدانی
در مقابل ، چهره تعدادی از مفتیان برجسته وهابی را ببینید:
عبدالرحمن بن ناصر بن براک مفتی وهابی
مران بن متعب بن قویدمفتی وهابی
محمد عبدالرحمن العمر مفتی کل عربستان
فتوای حرام بودن اهدای گل
شیخ عرعور مفتی و معاند سوریه
فتوای چرخ کردن گوشت شیعیان
علی الحذیفی امام جمعه مسجدالنبی دشمن شیعه
2) هم چنین می گفت : وقتی مادرم فوت کرد، قبل از این که پیکرش را برای تدفین از منزل خارج کنند، گفتند که ماموستا باید بیاید و برایش تلقین بخواند، برای این کار باید همه از اتاق بیرون بروند! من که در تدفین دوست شیعه خود شاهد بودم که شیعیان تلقین میت را با صدای بلند و در حضور جمع می خوانند، شک کردم که چرا باید همه را بیرون کنند؟ بنابراین پشت پرده مخفی شدم تا ماموستا آمد و در اتاق را بست. سپس بالای سر میت نشسته و شهادتین را بر او خواند و 3 بار گفت:«علی حق است، هر چه ما گفتیم دروغ بود!» من هم با عصبانیت از پشت پرده بیرون آمده و با لگد به او زدم و گفتم:« چرا الان که زنده ایم به ما نمی گویید، بعد که مردیم دیگر چه فایده دارد که بدانیم علی حق است؟» بعد فرار کرده و به مشهد آمدم و شیعه شدم. صحبت های ایشان سبب شد تا در این خصوص بیش تر تحقیق کنم،این موضوع را یکی از علمایی که مدیر حوزه علمیه و امام جمعه یکی از شهرهای مهم سنی نشین بود، سئوال کردم . ایشان تایید کردند و گفتند که برخی از مولوی ها که تمایل به شیعه پیدا کرده بودند، در جلسات خصوصی خود به این تلقین به عنوان یکی از اسرار پنهان خود اشاره داشتند.
در جستجو برای مقایسه بین علمای شیعه و سنی نیز به نتایج جالبی رسیدم، تصویر زیر مربوط است به « عبدالعزیز بن عبدالله ال شیخ» مفتی اعظم وهابیت که از چشم چپ کور شده است. وی معتقد است : « مفتی ، قائم مقام پیامبر(ص) بر امت اسلامی بوده و اطاعت از او واجب است». گویا او مایل است جایگاه « پاپ » در میان مسلمانان را داشته باشد.
عبدالعزیز بن عبدالله آل شیخ
تصویر زیر هم « عادل الکبانی» امام جماعت مسجدالحرام مکه است که گفته: در جوانی نماز نمی خواندم و مقید به احکام دین نبودم! بعداً توبه کرده ام! من یکی از دموکرات ترین پدران هستم. فرزندانم به موسیقی گوش می دهند و نوارهای موسیقی را در خودروهای خود روشن می کنند!
عادل الکبانی
یکی از فتاوای محیرالعقول وهابیون که موجب انفجار بمب خنده در خبرگزاری های غربی و آمریکایی شده و دست مایه طنز طنزپردازان گردیده ، این بود که « میکی ماوس مرتد بوده و ریختن خونش حلال است ».
یکی از روحانیون وهابی به نام شیخ « محمد منجد» حکم اعدام میکی موس ، موش کارتونی والت دیزنی را صادر کرده و گفته است که موش در اسلام نماد زشتی است و از « سربازان شیطان » محسوب می شود! پس ریختن خون میکی موس حلال است. تصویر زیر هم مفتی قبلی وهابیت و امام جماعت مدینه « عبدالعزیز بن باز » است که در 26 سالگی از هر دو چشم کور شد. بن باز یکی از بزرگ ترین مفتیان وهابیت بود که بسیار مورد احترام آنها است ، تا جائی که لقب « امام بن باز » به او داده اند. به فتوای این دو مفتی خبیث و کوردل ، هزاران نفر از شیعیان در کشورهای مختلف به شهادت رسیده اند.
عبدالعزیز بن عبدالله بن باز
او حافظ کل قرآن و رئیس هیئت « کبارالعلماء »( بزرگان علما ) بود که عالی ترین مرکز صدور فتوا در عربستان می باشد و فتوای تخریب قبور ائمه را داده است! همین بن باز گفته بود:« 40 سال در مسجدالنبی نماز خواندم، ولی هنوز به پیامبر سلام نداده ام!» معروف است که بن باز محراب مسجدالنبی را جابجا کرده و در مقابل قبر مطهر پیامبر(ص)قرار دارد،به گونه ای که پشت به مرقد پیامبر قرار گیرد. سپس به طرف قبر مطهر رفته و با لگد به قبر می زند و می گوید:« ای محمد،من افتخار می کنم که پشت به تو کرده و نماز می خوانم!» این ها آل ابوسفیان و معاویه اند که می گفت: « آرزو دارم روزی اسم محمد را از اذان حذف کنم» بن باز گفته « اگر قرار باشد علی چشم هایم را شفا دهد، اصلا نمی خواهم این چشم ها بینا شود». این بغض اهل بیت در دل های مفتیان وهابیت است که آنها را کور ظاهری و کور باطنی کرده. بن باز در طول عمر خود فتواهای جنجالی و متناقض زیادی صادر کرده است. از شاهکارهای او می توان به فتوای ثابت بودن زمین اشاره کرد: « هرکس بگوید خورشید ثابت است و زمین دور آن می چرخد کافر است و می توان او را کشت ». او شیعه را نیز کافر اعلام کرده بود.مجله «المصور» در صفحه 15 شماره 2166 خود( 15 آوریل 1966) آورده: « علامه بن باز نایب رئیس دانشگاه اسلامی گفته خون هر کسی که بگوید زمین کروی است و ساکن نیست و به دور خورشید می چرخد حلال است! چون قرآن گفته « و الی الارض کیف سطحت» و «والجبال اوتادا» یعنی کوه ها میخ زمین هستند،پس نتیجه می گیریم که زمین مثل تخته صاف است که با میخ کوبیده شده و ثابت شده است. ضمن این که هر بچه ای هم می تواند با چشم خود ببیند که خورشید هر روز به دور زمین می گردد! اگر زمین ثابت نیست ، پس چگونه آب دریاها نمی ریزد و کشتی ها سقوط نمی کنند؟. پش اگر کسی گفت زمین کروی است و دور خورشید می چرخد، چون مخالف قرآن حرف زده کافر و مهدورالدم است!
این مفتی اعظم عربستان در خصوص سازش با اسرائیل گفته:« به همه فلسطینی ها نصیحت می کنیم که بر سر صلح با اسرائیل با هم همکاری کنند و برای جلوگیری از خونریزی و جهت تضعیف دشمنانی که به تفرقه و اختلاف دعوت می کنند،(منظور ایران است) با هم تعاون و همکاری داشته باشند»بلافاصله شیمون پرز نخست وزیر رژیم صهیونیستی ، از فتوای بن باز مبنی بر صلح با اسرائیل استقبال کرد و گفت: من از این اظهارات بسیار مسئولانه که ثابت می کند قران خواهان خودگذشتگی و صلح است استقبال می کنم!» و اظهار امیدواری کرد که مسلمین طبق این فتوا عمل کنند. وی توصیه نمود: خوب است که حزب الله لبنان هم از این مفتی سعودی تبعیت و پیروی کند! متأسفانه امروز، جهان اسلام ضعیف ترین و ذلیل ترین روزهای خود را می گذارند و تنها شیعه علوی و حسینی است که در مقابل طغیان صهیونیسم ایستاده است. مهم ترین دشمن مسلمانان، وهابیت و گروه های تکفیری هستند که با ایجاد تفرقه و نمایش چهره خشن و زشت ، موجب تضعیف شدید اسلام در جهان شده اند. والا امریکا و اسرائیل جرأت و توان این همه فساد و کشتار را نداشتند.
حکایتی زیبا از محکوم شدن بن باز در برابر استدلال زیبای آیت الله حکیم
مرحوم آیت الله العظمی سیدمحسن حکیم (قدس سره) مرجع شیعیان و زعیم حوزه علمیه نجف بود. در سفری که به حج داشت ، جلسه ای با حضور علمای بزرگ اسلام به افتخار وی تشکیل شد.
آیت الله العظمی سیدمحسن حکیم (قدس سره)
بن باز ، ظاهراً به دیدن ایت الله حکیم رفته بود، ولی در واقع قصد داشت با ایشان جدال کرده و شخصیت علمی ایشان را تخریب نماید. بنابراین از آیت الله حکیم پرسید:« چرا شما شیعیان قرآن را تأویل و تفسیر کرده و به ظاهر قرآن عمل نمی کنید؟» ( وهابیون معتقدند که باطن قران برای ما دست یافتنی نیست و ما باید فقط به ظاهر آیات اکتفا کرده و حق تفسیر و تأویل آن را نداریم کسانی که قرآن را تأویل کنند، کافر هستند و کشتن آنها جایز است!) آیت الله در جواب گفتند: «این دیدار جای چنین صحبت هایی نیست، بگذارید به احوال پرسی برگزار شود» بن باز سماجت کرده و جواب خواست آیت الله حکیم ناچار به بن باز گفتند: « اگر قرار باشد به ظاهر قرآن اکتفا کنیم، باید معتقد شویم که شما با خواری و ذلت به جهنم خواهید رفت!» بن باز، با تعجب پرسید: «چرا؟» آیت الله حکیم گفتند: « چون قرآن می فرماید:من کان فی هذه اعمی فهوفی الاخره اعمی و اضل سبیلا(اسراء72)هر کس در این جهان نابینا باشد، در جهان اخرت هم نابینا و گمراه تر خواهد بود. «چون شما از هر دو چشم نابینا هستید، طبق ظاهر این آیه باید در آخرت هم نابینا و جزو گمراهان اهل جهنم باشید» بن باز با عصبانیت گفت: « اما منظور این آیه قرآن، کوری دل است!» عالم شیعه گفت:«شما که می گفتید نباید قرآن را تأویل کرد! و فقط به ظاهر قرآن اکتفا نمود! در حالی که الان خودت قرآن را تأویل کردی!»صدای احسنت حضار بلند شد بن باز که از این پاسخ دندان شکن به خشم امده بود، گفت:«با شما شیعیان نمی توان بحث کرد» و جلسه را ترک نمود. این همه جهالت و فساد، نتیجه دور ماندن از صراط مستقیم و نادیده گرفتن دو امانت گرانبهای پیامبر(ثقلین)است«و من یشرک بالله فکانما خر من السماء فتخطفه الطیر او تهوی به الریح فی مکان سحیق»(حج31)هر کس به خدا شرک آرد(در عجز و بیچارگی) مانند کسی است که از آسمان سقوط کند و مرغان هوا، بدنش را به منقار قطعه قطعه بربایند،یا بادی تند او را به مکانی دور درافکند. کسی که ائمه معصوم را نادیده بگیرد، چگونه می تواند از معارف عمیق قرآن بهره ببرد؟ هر چند حافظ و قاری قران باشد! واقعاً این کوردلان در آخرت چگونه محشور می شوند؟ بیچاره کسانی که انها را امام و مقتدای خود انتخاب کرده اند « یوم ندعوا کل اناس باممهم» (اسراء71) خداوندا، فرزندان ما را از بلاهای آخرالزمان و مکر شیاطین محفوظ بدار و ما رااز عاملان به قرآن و محبان اهل بیت قرار بده.
آمین یا رب العالمین
ادعای انا ربکم الاعلی